دیار ِقاصدک
دیار ِقاصدک

دیار ِقاصدک

بوی عیدی. بوی کاغذرنگی

 سـلام ♥ 

دوران بچگی و ایام دبستان؛ نزدیک عید که میشد کار بچه ها درمی اومد!.همگی دنبال 

تهیّهءکارت پستال برای تبریک عید تا بدهند به معلمها و به زعم عده ای،پاخه خواری! 

وبعضاً به این طریق رخنه ای در دل ِسنگ بعضی از معلمها بکنند! 

در دل دوست به هرحیله رهی باید کرد 

امّا بودند محصلینی هم که با ذوق و ابتکار خودشون روی کاغذی 

چندتا گل و بلبل! میکشیدند تا هدیه کنند به معلمهاشون 

اون موقع من درست متوجه این کار نمیشدم و مثل بعضیها شایدم فکرمیکردیم 

دست و بال خانواده شون تنگه و وسع شون نمیرسه تا کارت پستال بخرند 

اما این دوسه روز که در صدد نوشتن آپ آخرسالی بودم تازه متوجه شدم هرچند 

اون نقاشی های محصلین، زرق و برق کارت پستالها را نداشت،اما لااقل برای خود 

بچه ها کلی ارزشمند بوده چون هم وقت گذاشتند برای طراحی! و هم کار خودشون 

بوده و بنوعی همون موقع هم شعارشون این بود که: ما میتوانیم 

به هرحال"دوستان عزیز.بعلت کمی وقت و شلوغی سرم 

(خیلی کاررررررررر دارم آخه

برای همین نشستم و با شکلکهای بلاگفای...! چیزایی درست کردم 

تا بلکه بتونم گل لبخندی برلب هاتون نشانده و برای عموم دوستان 

به همراه خانواده شان سالی خوش و سلامت و مملو از روزی حلال و 

پُربرکت را از خدای بزرگ آرزو نمایم.  

همینجا هم دوستانی که در طی این یکسال جدا شدند از این دیار و یا مدتیه که غیبت 

دارند! جاشون راسبز نگه دارم و سلامتی و کامیابی شون را ازخداوند مسئلت نمایم. 

دوستانی مثل:شاپرک(صدای باران) ستاره(یاردلنواز سابق!)سوسن(یاقوت سرخ) 

شهریار(دلتنگیهای شروو)بهشتی بنام اردبیل(آقاعباسی) زیرگذر (داش سلیمون) 

سپاس ویژه دارم ازدوستانیکه این دیار راباحضورخود،رنگ وبویی خاص داده ومیدهند:

خانوم معلم(دیارمهر)روزچهاردهم(جناب سامع)پرستو(آرتا دخت) 

قاصدک(دیارباقی)سرزمین پیچیده(یونیکورن)سکوت عارفانه(سکوت) 

عشق هرگز نمیمیرد(مرجان)دنیای کوچک سیما..شبانه هایم با او(شمس) 

چشم براه(شاپرک) قاصدک خیال(فاطمه1)خسته اززمونه(مریم)  

*کوثر گرامی*

و باقی دوستانی که شاید حضورذهن نداشتم از نام و یادکردشون 

 و البته جداگانه از اهل بیت مجازی ام که خداییش از حقیقیها کمتر نیستند: 

دیار غریب(فاطمه خانوم گرامی؛فرزندارشد)زانوی عروج(محیاسادات"ته تغاری عزیز)

واین منم (سمانه خانوم"دختروووی عزیز) 

براتون بهترینها را درسال جدید ازخدا مسئلت نموده و انشاالله که کانون خانواده تون 

همیشه گرم و سفره تون با برکت و چراغ خونه تون روشن و عمرتون دراز باد.

همون دعایا آرزویی که درقالب یک شعر(ازخودم!)هرساله مینویسم را،باز یادآور میشم:

چشم بدخواهان زجانت دور باد هرکه نتواند بدید او کور باد 

 

سال 1390 بر همگی مبارک باد

 

 

 

آن کبوترکه لب بام شما پر زد  ُرفتدل من بودکه اومد،به شماسر زد ُرفت

 

زنده باشیدوسلامتبشرط حیات وبقای عمر!تاسال 90یاعلی مدد

چگونه باورتان کنیم؟!

سلامی چو بوی خوش آشنایی 

چندی پیش برای کسب خبر از اوضاع فعلی جهان عرب گشتی توسایتهای داخلی و خارجی 

میزدم که نکته ای توجهم را جلب کرد.نکته ای که مشابه داخلی هم براش سراغ داریم و نوع  

برخورد و رفتارهای ما و اونها بابت یک موضوع!!.اول بریم سراغ نمونه خارجیش! 

عکس زیر متعلق به دختر علی عبدالله صالح دیکتارتور یمن است! و یکی ازپر بازدیدترین  

عکسها درماه گذشته که دنیای عرب به این عکس اقبال نشون داد! چه مثبت و چه منفی!

 

توی یک وبلاگی که همین عکس راگذاشته بود باخوندن ِکامنتی از بازدیدکننده ای به 

فکر فرو رفتم!.گرچه عربی ام چندون خوب نیست اما فکرکنم شماهم بدون ترجمه 

متوجه فحوای کلام نویسنده خواهیدشد: 

سلام علیکم.یاجماعة عیب عیب علیکم تنشروا صورةالناس.وین العروبه الیمنیة؟ 

وین راحت الانسانیة والحمیة والغیرة!؟ 

عیب عیب,,تخیل اخی المشاهد أو الناشر وهی صورة لاختک أو امک أو قریبتک

فکرکنم ترجمه ش تاحدودی این میشه: 

عیب،! زشته که عکس مردم را منتشر کنید!!کجاست غیرت و همت و تعصب ِ 

اعراب یمنی؟!.فکرکنید عکس خواهر،مادر یا دختر خودتونه!!!. 

*وسط نوشت! خانوم معلم گرامی" زحمت ترجمهء صحیحش با شما*

بله.دنیای سیاست هم برای خودش آداب و رسومی داره.مبارزه و ازمیدان 

خارج کردن ِ رقیب به هرقیمتی را اکثریت برنمیتابند چه برسه به توهین و 

افترا به متعلقین و متعلقات! ِ یک سیاستمدار!!. واما نمونه داخلی: 

فائزه هاشمی در پی حضور درحرم حضرت عبدالعظیم حسنی و شرکت درمراسم خاکسپاری 

یکی ازبستگان مورد تهاجم و هتاکی عده ای بقول خودشون"بچه حزب اللهی! قرار گرفت. 

گذشته از امثال ِ برادرحاج حسین شریعتمدارها!! که به حمایت ازاین گروه پرداختند!،امااین 

عمل نکوهیده از عقلای هردوگروه مورد شماتت قرارگرفت!.بیشترتوضیح نداده،حُسن ختام

را به گزیده ای ازمقالهء هنرمندمردمی"حسین زمان"که دروبلاگش نوشته اختصاص میدهم:

«ما چگونه باید هنوز شما را باور کنیم؟» 

 

یه زمانی ایرانی به غیرت مردانش مینازید.لوطی گری و مردونگی ایرونیا ضرب المثل بود.

یادم میاد نوجوون که بودم لاتهای محل،احترام بزرگترها را داشتن و حرمت زن و بچه مردم 

را نگه میداشتن.حتی لاتهای محل برای خودشون مرام داشتن. دست رو زن و بچه مردم بلند 

نمیکردن و اگر کسی از این قاعده خارج میشد توسط خودشون تنبیهش میکردن.

بچه لات ِمحل،تو مسجد ظاهر نمیشد،جا نماز آب نمیکشید،حمد و سوره ش هم یا اصلا بلد نبود 

یا با کلی غلط میخوند اما مُحرّم که میشد دست از لات بازی میکشید و مِشکی به تن میکرد و به 

بیان خودش میشد نوکر امام حسین.برای بلند کردن دیگهای نذری پیشتازبود و وقتی داشت دیگ 

را بلند میکرد با صدای بلند فریاد میزد:  

برای سلامتی مریضا بلند صلوات برفست!(بفرست ِخودمون !!) 

اون کنار،حاجی فلانی دست به کمر ایستاده بود و پـُز گوسفند هایی را میداد که نذر امام حسین 

کرده بود.خیلی راضی بود آخه تونسته بود اون سال پوز ِحاج بیساری را به خاک بماله و ده تا 

گوسفند بیشترزمین بزنه!، دائم هم سر این و آن داد میزد ودستور میداد تاهمه بدونن همه کاره 

اونه.بگذریم،زدم به صحرای کربلا،قصدم این نبود! بیشتر میخواستم یادآوری کنم روزهایی که 

مردونگی و جوونمردی خصلت ما ایرونیا بود..امروز این خصلتها پس ازگذشت32سال ازانقلاب 

به شدت رنگ باخته.خودم را مستثنی نمیکنم"به دوستان بر نخوره ولی واقعیت همین است که 

به چشم میخورد.وقتی فیلم توهین وفحاشی به خانم فائزه هاشمی رادیدم نه اینکه چیزجدیدی بود

ولی یکبار دیگر تمام بدنم لرزید.با دیدن تعدادی جوان به ظاهر مسلمان دو قبضه( با پیراهنهای

گشاد روی شلوار که اسلامشان راحفظ کند ومحاسن بلندشان که ضامن بقای دینشان باشد)که

به دنبال یک زن تنها و بیدفاع ( فرق نمیکند هرکه میخواهد باشد)راه افتاده اند و رکیک ترین 

فحشها و تهمتها را نثار اومیکنند که اگرنتوانند اثبات کنند برمبنای همان دینشان باید برایشان

حد جاری شود،داغ دلم تازه شد.اینگونه رفتارها از این جماعت نادان و منحرف که باعث ننگ 

ونکبت جامعه ما هستند خیلی عجیب نیست. این افراد همان کسانی هستند که حتی به پیرمرد و

پیرزن عابر نیز رحم نمیکنند.بارها شاهد ضرب وشتم پدربزرگا و مادربزرگامون بودیم ودیدیم 

که چگونه ناجوانمردانه با چوب بر پیکر نحیف ایشان میزدند.اما تعجّبم از علما و بزرگان دین 

است،کسانیکه یک عمرما را به راستی و درستی و پاکی دعوت کرده اند،کسانیکه به ما درس 

مقابله با ظلم داده اند ومکتب حسین راتبلیغ نموده اند وامروز با سکوت و با عافیت طلبی شان 

خود تیشه بر ریشه باورهایی میزنند که عمری در تلاش برای ترویج آنها بوده اند.حتی در دفاع 

ازفرزندان خود نیز لال مانده اند و غیرت را به فراموشی سپرده اند.ما چگونه باید هنوز شما را 

باور کنیم ؟ شما را که نان دین خورده اید و دین را به حال خود رها کرده اید.

 زنده باشید و سلامت تابعد   یاعلی مدد