دیار ِقاصدک
دیار ِقاصدک

دیار ِقاصدک

غزه

غزه امروز قطعه ای از کربلاست   

در پس هر قطعه اش صد ماجراست 


حرمله با تیغ بران است ببین 

پایکوبان مست و غران است ببین 


کودکان بی پناه آوره اند 

زیر بمب و آتش خمپاره اند 


ای مسلمان شمر دوران را نگر 

در فلسطین ابن مرجان را نگر 


شمر صهیون خنجرش را برکشید 

صد هزاران مرد و زن در خون تپید  

 

 صد هزاران قاسم و اکبر کنون 

پیش چشم ما همه غرق بخون 


حالیا غزه شده کرب و بلا 

وعدگاه اشقیاء و اولیاء 


در محرم خصم دوران آمده 

صهیونیسم با تیغ عریان آمده 


هر محرم در غم نور دو عین  

بر سر و سینه زنان گوئیم حسین 


کاش بودیم کاش بودیم کربلا 

از تو و زینب نمی گشتیم جدا 


خود بگو خاموشی ات آیا رواست؟ 

غزه را ظلم و ستم آیا سزاست 


باز گویم غزه امروز کربلاست 

گر که ما خاموش بنشینیم گناه است 


شمه ای ازواقعه را گفته ام 

مثل دیگر مردمان خوش خفته ام 


وای مردم وای بر فردایمان 

واحسین گویان گوئیم الامان 

 

بغض مانده در گلویم باز شد...یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

کلام اول

سلام اول کلام دلنشینی ست که بیاد دارم  

خداحافظ یعنی بیاد داشته باشیم که در وقت بی کسی ها 

هنوز خدایی هست که نگهدارمان است. 

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد!

تا درودی دیگر 

بدرود